"خدا می داند"خدا می بیند" تکیه کلامش بود.
استثنایی نبود ولی خودساخته بود.
از بچگی زرنگ و نترس بود.از دیوار راست بالا میرفت با این خصوصیات نماز شبش ترک نمی شد بعد از شهادت مهدی شدیدتر هم شد.
کارهای زنانی مثل مریم باعث شد آن نگاه سابق به زنان تغییر یابد.
ارادت عجیبی به حضرت زینب"س" داشت و باشنیدن روضه اش حالش دگرگون می شد.
وقتی می رفت منزل شهدا می نشست ظرف می شست و کار منزل را انجام می داد و اینجوری نبود که مددکاری با تشریفات باشد که بیاید گزارشی بگیرد و برود.
مددکار بود و در راه برآوردن خواسته ی یک مادر شهید" شهید شد.